آوازه ات پیچیده
غرق وقوع تو بودم ؛
آوازه ات اما در جهان پیچیده بود...
+دنیا بازی های عجیبی داره، یکیش همین برگشتن من
غرق وقوع تو بودم ؛
آوازه ات اما در جهان پیچیده بود...
+دنیا بازی های عجیبی داره، یکیش همین برگشتن من
به هرکی بگی با یه دلار پیتزا دو نفره با نوشابه اشانتیون میگیریم
با زمزمه "حاجی پشمام "صحنه رو ترک میکنه و میره اهواز نفس عمیق میکشه..
+خیلی استرس دارم تصمیمای مهمی گرفتم و نگرانم این بار
ریشترش مهم نیست
دلت که لرزید ؛ به آغوشم بیا
+اناتومی و فیزیولوژی و کوفت و زهرمار و بالاخره یه روز ول میکنم میرم هکر کلاه سفید میشم :)
دود را باد برد
او را آب برد ، برد ،برد
آتش هم ماند به دلِ ما
+یادتونه برا پلاسکو چی نوشتم؟ کاش یادتون نبود کاش خیلی دور بود این دردا کاش..
من خاطرات را ورق نمیزنم ؛
در لا به لای عطر ها می جویَمش ...
+ ورود موضوع جدید را تبریک میگویم;)
+قبل از اینکه اینستا و تلگرام اینجوری شن همه اکانتامو پاک کرده و به بلاگم پناه اوردم بنظرتون نباید نوستراداموس میشدم؟:-)
تَنگ است این تُنگِ تنهایی
برای من که هوایِ دریا دارم..
+بی هدف دلبری کردن کیف نمیده :(
بهترین تصویرها در پناهِ تاریک خانه ها پدید می آیند
+گاهی به تاریکی پناه ببر ..
+از عجایبِ دوستِ من بودن اینه علاوه بر غصه خوردن برا شکستنِ ناخنِ دست باید واسه ناخن های پامم غصه بخوری چون اونا رو هم بلند میکنم :)
تو که میخوابی ؛
فتنه میخوابد
+جهان بس فتنه خواهد دید
از ان چشم و از ان ابرو..
+اینو همین شب دنگ شو برا پست من خوندن:)