فتنه قرن
تو که میخوابی ؛
فتنه میخوابد
+جهان بس فتنه خواهد دید
از ان چشم و از ان ابرو..
+اینو همین شب دنگ شو برا پست من خوندن:)
تو که میخوابی ؛
فتنه میخوابد
+جهان بس فتنه خواهد دید
از ان چشم و از ان ابرو..
+اینو همین شب دنگ شو برا پست من خوندن:)
او دختری است که روسریِ لبناییِ مشکی با دورِ طلایی پوشیده و چادری مشکی روی آن؛ یک تونیکِ بلند زیر چادر همراه با ساقی برای دست ؛ شلوارِ لی به پا دارد اما خلاف ِ همیشه تنگ نیست و از ان کفش های پر زرق و برق و پر سر و صدا خبری نیست، خلافِ همیشه هیچ ارایشی ندارد و دیگر از ناز و عشوه اش خبری نیست، سنگین راه میرود و توجهی به اطراف ندارد؛ دنبال جایی دنج میگردد که بر خلافِ همیشه در چشم نباشد و راحت بتواند تنها باشد و او باشد و آن که باید باشد
تنها چیزهایی که او را به روز گذشته اش وصل میکند ناخنهای بلند و لاک زده ،غرور همیشگی و شیطنت درونی اوست ..
او همان مهراست که سعی می کند این روزها به احترام صاحبش در مراسم ها این گونه شرکت کند
+ظاهر بین نباشیم و به نداشته هایمان افتخار نکنیم
من به هر دو تیپ خود می بالم
+این فیلم هم برای دیشب است که نورهای رنگیه مغازه روبرویی، جذاب کرده بود صفحات کتابمان را
صدایت باز در گوشم میپیچد
ای همه کَسم
راهِ نفَسم
..
و من دلم مچاله شدن میخواهد ؛از آن لوس ها..
+خیلی عجیبه ولی ۱سالی میشه دیگه نخوندی اینو..
صاحب اثرِ چهره ماهِ تو که بوده
اینگونه ستمکار ،نگارنده که بوده
دائم نگرانی به هوایم زده ای دام
بازیگرِ آشوب نگاه تو که بوده؟
غم ، لبخند زد
"ترس" راه نشانم داد و
مرگ همراه شد تا ابد..
+
تو باشی و من هی نگاهت کنم
بغل کن مرا تا طوافت کنم ...
+ میدونی هیچ کسی غیر از تو برام بخدا " خدا "نمیشه
بینِ من و تو راز نهانی است
ای کاش ندانی
زنجیر شده به قلب و جانی
ای کاش ندانی..
تکلیفم را مشخص کن
چه مشق کنم در زندگی ؛
دوست داشتن یا جدایی؟
+خیلی چیزا رو گذاشتن کنار ، سخته ؛ اما من تونستم پس بازم میشه
بارون تو رو به من داده
دریا تو عمق چشماته ...
+مرسی از این اهنگ که اینقدر به من میاد وامروز اومدو شد کادوی تولدم ...
+کلی متن داشتم کلی حرف اما نه اینم رو بقیه ی تولدا..
+مرسی از دوستانی که تبریک گفتن:)
بهارِ بهار خدا به همرات